"هــمهلــرزش دسـت و دلــم از آن بودکه عشــقپنــاهی گردد..." ۱۰ انصافاً لرزید! واقعی. اونجایی؟ اونجا بودی؟ اونجا بودیم! we were there همون کاستِ غروب. https://youtu.be/LiYvCdQ5jwE, ...ادامه مطلب
وقتی زاویه مونیتور عوض میشد. https://youtu.be/nuEOA9GbK6U, ...ادامه مطلب
لاکِ ریخته شده، قرمز. پیتزا دهـــکده. میزمون. لمسِ تنت بیرون از خونه، جسارت!moonlight sonata و ابزار پخش، هیجان تغییر توی این فصل.- وقتی میایی ســوتین نبند.- نه، دوس دارم تو درِش بــیاری.- پس رنگش ... باشه.- خودم میدونم.- مِـــی بده تا دهـــمت آگهـــی از سـرِّ قــضا، که به روی که تو شــدم عاشــق و از بوی که تو مـــست "all these things we'll one day swallow wholefade out again, fade out again...", ...ادامه مطلب
حس هیجان، مث شبهایی که صبحش قرار بود کنار اون پنکه ی عاریه و زپرتی موزیک گوش کنن، انتظار توی ماشین، عکس و تق تق صدای کیبوردِ گوشی که کلماتش پر از حرارت بودن.سس کچاپی که میریخت، جینی که خیس میشد، شبها که غمناک، با آتشِ دل، ره میسپردیم در زیرِ باران، موهای ریخته شده... آوا و افغانت؟ نازنین... تکـــدانه انــبه؟ اِم و اِم؟ اوربیتِ نعنا با طعمِ بهمن دول؟ نقشِ اسب روی لوحِ فشرده؟ زنبور؟ لباسِ راه راهِ مشکی و زرد؟ ملافه زرد؟ شیبِ هشت درجه در راستای شمال؟ دودِ پرتقال و انتهای پل؟ اسمِ اون ستاره چی بود؟ ساپورتِ خوش رنگ؟ بعد از گذر زمان، از آسانسور که پیاده شد به,memento 014,memento cineblog01 ...ادامه مطلب